مرد سارق علاوه بر سرقت لباسها و لوازم طعمههايش، ماشين آنها را هم ميدزديد و در تماس با آنها دست به اخاذي ميزد.تحقيقات پليس براي دستگيري سارق حرفهاي با شكايت تعدادي از مالباختهها شروع شد. يكي از آنها به مأموران گفت: همراه دوستم براي تفريح به استخري در منطقه لويزان رفته بوديم. حدودا ساعت 11شب بود كه قصد داشتيم از آنجا خارج شويم.
وقتي سراغ كمد لباسهايم رفتم، متوجه شدم كمدم خالي است. علاوه بر لباسهايم از كيف پول، گوشي موبايل و سوئيچ ماشينم هم خبري نبود. وقتي از مسئول استخر پيگير شدم، او گفت كه ساعتي قبل مرد ميانسالي نزد او رفته و مدعي شده كه كليد كمدش را گم كرده است، سپس كمد مرا نشان داده و مسئول استخر هم به تصور اينكه مرد ميانسال راست ميگويد و كمدش همان است، در آن را باز كرده.
پس از آن مرد ميانسال همه وسايل داخل كمد را برداشته و باخودش برده است. شاكي ادامه داد: هر طور بود لباسي تهيه كردم و به محل پارك ماشينم رفتم اما از ماشينم كه يك تويوتا بود، اثري نبود. وقتي با تلفن همراهم تماس گرفتم، مردي گوشي را برداشت و گفت كه ماشين و اموالم را دزديده است. او مدعي شد كه اگر 10ميليون تومان بهحساب عابربانكم كه كارتش در اختيار او بود واريز كنم، اموالم را پس ميدهد. آن موقع در حسابم 3.5ميليون تومان پول بود و مجبور شدم براي پس گرفتن ماشين و اموالم 10ميليون تومان ديگر به حسابم واريز كنم اما سارق نهتنها همه 13.5ميليون تومان موجودي آن را برداشت كرد بلكه اموالم را هم پس نداد. مرد جوان تنها كسي نبود كه در دام دزد استخرهاي مردانه گرفتار شده بود. درحاليكه شاكيان ديگر هم اظهارات مشابهي را مطرح ميكردند، تحقيقات براي شناسايي و دستگيري مرد سارق شروع شد. مأموران به بررسي تصاوير ضبطشده در دوربينهاي مداربسته پرداختند و توانستند تصويري از سارق ميانسال بهدست آورند. با اين سرنخ، هويت سارق كه يك مجرم سابقهدار به نام عليرضا بود شناسايي شد.
پاتوقها و محلهاي تردد اين مرد زيرنظر گرفته شد و درنهايت مأموران توانستند او را سوار بر يك خودروي ليفان مسروقه دستگير كنند. اين مرد پس از انتقال به اداره آگاهي به سرقتهاي سريالي اعتراف كرد و گفت: پس از ورود به استخرها، منتظر ميماندم و افرادي كه پول بليتشان را با كارت عابربانك پرداخت ميكردند شناسايي ميكردم. وقتي آنها رمزشان را ميگفتند، آن را حفظ ميكردم و شماره كمدشان را بهخاطر ميسپردم وقتي آنها داخل استخر سرگرم شنا بودند سراغ مسئول استخر ميرفتم و ميگفتم كه كليد كمدم را گم كردهام. او هم باورش ميشد و در كمد را باز ميكرد و من نقشه سرقت را عملي ميكردم.
گاهي اوقات، زماني كه مالباختهها با تلفن همراه خودشان تماس ميگرفتند، به بهانه پس دادن اموالشان از آنها اخاذي ميكردم. سرهنگ سعدالله گزافي، رئيس پايگاه چهارم پليس آگاهي تهران با بيان اين خبر گفت: قاضي پرونده مجوز انتشار عكس بدون پوشش متهم را در روزنامهها صادر كرده و شاكيان احتمالي ميتوانند براي شكايت به پايگاه چهارم پليس آگاهي تهران مراجعه كنند.
نظر شما